داستان آبیدیک

مورد اثبات قرار دادن


english

1 Law:: = اثبات، اثبات كردن prove; demonstrate; corroborate; substantiate; vindicate; show / prove the truth, justice, validity, etc (of sth that has been disputed); validate; show : make/making apparent or clear by evidence; establish; support; assert

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code